وقتی که همه ساکت بودند!

گاهی نیاز هست بشنوی و گاهی برعکس

وقتی که همه ساکت بودند!

گاهی نیاز هست بشنوی و گاهی برعکس

می گذرد!!

محمود خان

این روز ها هم میگذره

داشتم کامنتات رو نیگا می کردم

دیدم از من داغونتر بودی اون موقع

ولی الان فک کنم ازت سبقت گرفتم :))))))))))

یهویی!

راستی اهل شعر هم هستم

هر کی خواست بیاد شعر بخونیم!

کسی نمی خواد برنامه نویسی یادش بدم

من می خوام رایگان برنامه نویسی یاد بدم

کسی هست؟؟؟؟

پول رسید

سه نیم میلیون حقوقم رو ریختن امروز البته دو ماهی بود که حقوق نگرفته بودم

اولین کاری که کردم

بردمش آبمیوه و بستنی خوردیم

رفتیم تجریش شام خوردیم

ترشی، عاشقه ترشیههههههههههه! ترشی خرید

فلفل شیرین خرید

ول خرجی کردیم(اندازه جیبمون البته)

خوشحالم

امروز از خط مقدم زنده برگشتم!

داروهام رو باید ۱۰ شب میل کنم

وگرنه

ب گ ا میرم، بله همونجایی که همگی داریم آروم آروم بهش مهاجرت می کنیم

رفته بودیم تجریش

فلوت شام خوردیم

و من حالم بد بووووووود

توی ماشین مقاومت کردم و یهو از بمباران اضطراب رها شدم

انگار جت های بمب افکن رفته بودن، بدون خوردن داروهای آرام بخشم

خوششششحالم


درگیر

همه اطرفیانم به من اعتقاد دارن و میگن آدم باهوش و خفنی هستی

ولی من ریدم حاجی :))))))))

زنده ایم هنوز

از شدت فشار عصبی، دندونام رو بهم فشار می دم

از شدت فشار عصبی، ضربان قلبم بالاست

تب می کنم

دهنم خشک می شه

چشمام تار می شه

البته بگم با مصرف لورازپام، دپاکین، تریفلوئوپرازین، پاکسیل، این شکلی هستم

بدون اینها کارم هر شب به اورژانس و آرام بخش ختم می شد.

الان زنده م، شرکتم رو از دست دادم و برنامه نویسی نمی کنم( چون تمرکز ندارم)، پاره وقت پروژه سبک بخوره میزنم

وضعیت مالی جوریه که باید تا وقت دکتر بعدیم برنامه ریزی کنم تا ۲۰۰ تومن اضافه بر سازمان داشته باشم واسه ویزیت و دارو

دانشگاه رو نتونستم ادامه بدم و تموم کنم

هر چی پس ازانداز کرده بودم خرج بیماری خودم و همسرم شد

الان زیر صفرم

و جالبه بدونی که همه این ها در طول ۱ سال، دقت کن: ۱ فاکینگ سال اتفاق افتاد

ولی من و خانومم محکم تر از این حرفاییم

چرا نمی نویسم

سرطان همسرم خوب شد. الان آزمایش سومش رو داد و کاملا پاک بود.

خدا رو شکر

اما خودم دوچار بیماری عصبی شدم( حملات عصبی)

۹ ماه شده که دارم داروی اعصاب مصرف می کنم و تقریبا هیچ روزی خودم نبودم

الانم از شدت فشار عصبی(قرصای اعصاب) شبا بی قرارم.

نمی نوشتم چون حالم خوب نبود و نیست.